۱۳۹۱ مرداد ۸, یکشنبه

نوشاد عالمیان با رنک ۷۷ حریف بار رنک ۳۲ خود را از پیش رو برداشت و به جمع ۳۲ پینگ پنگ باز برتر المپیک راه یافت

نوشاد عالمیان پینگ پنگ باز تیم ملی ایران برای اولین بار در تاریخ پینگ پنگ ایران توانست به جمع 32 پینگ باز برتر المپیک راه یافت.او توانست حریف هنگ گنگی خود را 4 بر 3 شکست دهد.
نتایج گیم ها:
گیم اول:11-8
گیم دوم:11-5
گیم سوم:7-11
گیم چهارم:11-9
گیم پنجم:8-11
گیم ششم:5-11
گیم هفتم12-10

۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه

۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه

ایلومیناتی ( طبقه ممتاز ) Illuminati به چه کسانی میگویند؟

 طبقه ممتاز : یعنی ایلومینیتی و فراماسونها و صهیونیستها و واتیکان و

خاندان سلطنتی بریتانیا که در مجموع 1 درصد کل جمعیت جهان امروز را

تشکیل میدهند .

صاحب 80 درصد کل ثروت جهان هستند و 6 میلیارد

انسان باقی مانده با 20 درصد ثروت دنیا زندگی میکنند علوم جادوگری و

جن گیری کابالا و پیشرفت تکنولوژی و فن اوری در یک قرن گذشته مثل

دو بال برای پرواز این طبقه به بالاترین درجات قدرت در این دنیا شده و این

طبقه را ابر قدرت دنیا و حاکم بر دنیا ساخته از یک طرف علوم کابالا و از

طرف دیگر پیشرفت تصاعدی علم و دانش این طبقه را به انجایی رسانده

که گمان میکند میتواند قدرتی هم انداز خدا داشته باشد و خود رامدیون

ابلیس دانسته و میگویند آدم و حوا توسط خدایی بی رحم در بهشت

زندانی شده بود و نمیدانست میتواند قدرتی مثل خدا داشته باشد ولی

با کمک ابلیس به قدرت خرد و عقل به این قدرت رسید `. در کابالا این

درخت را درخت معرفت نامیده اند ایلومینیتی در واقع احیا کننده الهه

های باستانی هست بخصوص الهه های بابل و میان رودان . بام الهه

ایلومینیتی semiramis هست که حودو 6000 سال پیش در بابل

پرستش میشده هست یکی از اقوامی که در بابل بوده وبرای این الهه

مناسک انجام میداده Merovingian ها بوده اند امروزه یکی از قدرتمند

ترین و ثروتمندترین خاندان های ایلومینیتی نام خود را Merovingian

نهاده ونسب خود را به این قوم باستان میرساند این خاندان که به شدت

سری و مخفی هستن بعد از خاندان سلطنتی بریتانیا در رتبه دوم از

شورای 13 تاجدار هستن در هرم قدرت ماسونی هستن مجموع شورای

13 تاجدار را ایلومنیتی میگویند و زیر این نام مخفی شده و دارای 10 ها

الهه هستن وسعی در زنده کردن اقوام بت پرست باستان هستن در

سال 2006 یک ماهواره روسی تصاویری از شهر بابل در عراق نشان داد

که تعدادی از سربازان امریکایی به دور یک زمین حلقه زدن و پس از

مناسکی با حفاری زمین یکی از بت های مدفون شده باستان را بیرون

اورده و با عزت واحترام ان را منتقل کردن به امریکا.ایلومناتی یعنی روشن

ضمیران یا روشن دلان

۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

پرچم ایران در اسراییل!

 
مسئولان یک مدرسه مسیحی در «مار یوسف» اسراییل هنگامی که دیدند در محل نصب پرچم این مدرسه علاوه بر پرچم کشورهای آلمان، آرژانتین و اسپانیا پرچم ایران نیز نصب شده است، شوکه شدند.

به گزارش عصر ایران، هنوز مشخص نیست که چه کسی و با چه انگیزه ای این پرچم را نصب کرده، اما وزارت آموزش اسراییل گفته است که در این باره تحقیق می کند.

پلیس شهر نیز اعلام کرده است که نصب پرچم ایران یک عمل مجرمانه است و نیروهای پلیس برای یافتن فرد یا افراد خاطی تحقیقات خود را آغاز کرده اند.

دکتر ریاض کامل مدیر این مدرسه با رد تعلق داشتن این پرچم به مدرسه گفت: «ما در انبار خود نه پرچم ایران و نه پرچم حزب الله را داریم و نمی دانم چه کسی بدون اطلاع ما این پرچم را نصب کرده است.»

۱۳۹۱ تیر ۱۷, شنبه

نشست خبری سرمربی جدید پرسپولیس برگزارشد.خوزه: تیمی می سازم که هواداران از دیدن بازی هایش لذت ببرند

 http://sphotos.xx.fbcdn.net/hphotos-prn1/555472_327544540666650_2145039456_n.jpg
نشست خبری سرمربی جدید پرسپولیس
من باید یک ماه پیش اینجا می بودم/ زبان فوتبال در تمام دنیا یکی است
سرمربي پرسپوليس با تاكيد بر اين كه از روبرو شدن با مشكلات و چالش‌ها هيچ ترس و نگراني ندارد، گفت: با علم به وضعيت كنوني پرسپوليس اينجا آمده ام و مي‌‌خواهم تيمي را بسازم كه جنگنده باشد و از بازي‌هاي خوبش هواداران خوشحال شوند.

مانوئل خوزه در نشست خبري امروز (شنبه) خود با معرفي دستيارانش در تيم فوتبال پرسپوليس گفت:

"پترو" دستيار اول من است، "فيدالگو" مربي بدنساز ، "اسكار" آناليزور و "محسن عاشوري" يكي ديگر از دستيارانم در تيم فوتبال پرسپوليس خواهند بود، البته نمي‌دانم چرا عاشوري كه همراه ما در تمرين بود به نشست خبري نيامده است و اين واقعا برايم سوال است.

وي در ابتداي صحبت‌هايش خطاب به رسانه‌ها گفت: اميدوارم در اين مدت كه در ايران هستم بتوانم ارتباط خوب و حرفه‌اي با شما برقرار كنم كه لازمه آن احترام دو طرفه است، من البته هميشه روابط خوبي با رسانه‌ها داشتم.

سرمربي پرسپوليس گفت: حضور من در اين زمان در تيم پرسپوليس خود يك چالش است، چون فرصت كمي براي كار داريم و تنها 13 روز ديگر مسابقات شروع خواهد شد. بنابراين وضعيت فعلي را يكي از چالش‌هاي زندگي‌ام مي‌دانم. البته من آمده‌ام تا تحول ايجاد كنم و آنچه كه در توان داريم براي كمك به اين تيم بگذاريم.

وي افزود: همان طور كه گفتم مهم‌ترين مشكل ما الان زمان است. من بايد يك ماه تا 45 روز پيش اينجا مي‌بودم، اما الان 15 روز قبل از شروع ليگ به پرسپوليس آمدم. بنابراين متوجه سختي كار مي‌شويد، اما همه تلاشم را مي‌كنم تا تيم موفقي بسازم. در اين مدت كارهاي سخت و پيچيده متعددي داريم و بايد تيمي ساخته شود كه با بازي خوبش هواداران خوشحال شوند. من به كسب موفقيت در پرسپوليس اعتقاد دارم. ما قبل از هر چيز بايد به فكر بردن بازي‌هايمان باشيم و از همين ابتدا كارمان با سختي شروع مي‌شود.

مانوئل خوزه با بيان اين كه با اشراف به وضعيت كنوني پرسپوليس به اين تيم آمده است و نگراني از برخورد از مشكلات و چالش‌ها ندارد، ادامه داد: به هر جهت من با وجود بالا و پايين بودن برخي از شرايط كار را پذيرفته‌ام و آماده ام با حداكثر توان كار كنم. از همه شما هم كمك مي‌‌خواهم ، معتقدم كه بايد ذهن بازيكنان با ما يار باشد تا تيم جنگنده بسازيم.

در ادامه اين نشست خوزه در پاسخ به اولين سوال كه پرسيده شد: با توجه به عدم شناختي كه از بازيكنان ايراني داريد، با اين مشكل چطور روبرو خواهيد شد؟ و آيا چنين وضعيتي را تاكنون تجربه كرده ايد؟ پاسخ داد: هر وقت در يك كشوري كار مي‌‌كنيم كار كردن در آنجا برايمان جديد است. اين كه فوتبال ايران را نمي‌شناسم واقعيت دارد، اما فوتبال جهاني را مي‌شناسم و در عين حال معتقدم كه زبان فوتبال جهاني است. قطعا حداكثر تلاشم را براي دريافت بيشترين اطلاعات از فوتبال ايراني و بازيكنان ايراني خواهم داشت و سعي مي‌كنم با ارزش تيم‌ها آشنا شوم، اما فوتبال در لحظه جاري است. بنابراين گذشته و آينده آن خيلي مهم نيست. مهم اين است كه در وضعيت فعلي چطور بايد كار كنيم و به خوبي جلو برويم.

وي تاكيد كرد: من 36 سال است كه مربي هستم و با بازيكناني از هر كشوري كار كرده‌ام و طبيعتا اين تجربه به كارم مي‌آيد تا در اين زمان كوتاه بتوانم به درستي به بازيكنان آموزش دهم. من ترسي از كار ندارم و درباره ترسو بودن يا نبودن مثالي مي‌زنم و آن اين است كه انسان‌هاي ترسو براي محافظت از خودشان بعضا نيازمند سگ هستند. اما من براي محافظت از خودم احتياجي به سگ ندارم و من كارم را بلدم و چيزي را دستاويز قرار نمي دهم كه بخواهم موفقيتم را وابسته به آن بدانم.

سرمربي پرسپوليس تاكيد كرد: با اعتقاد كامل به كارم به اينجا آمده ام و آماده ام با هر مشكلي مواجه شوم، اما در برخورد با چالش‌ها سعي مي‌‌كنيم با آرامش و اعتماد به نفس لازم رو به جلو حركت كنيم و هر كاري را به بهترين شكل انجام دهيم. باشگاه پرسپوليس به من اعتماد كرده و من تلاش مي‌كنم به خوبي پاسخ اين اعتماد را بدهم.

خوزه اضافه کرد: در سال 2001 که به مصر رفتم فقط می دانستم این کشور تاریخ خیلی غنی دارد و فقط اهرام ثلاثه را می‌شناختم. با این حال در سال 8 سال حضورم در این کشور 20 جام به دست آورده‌ام که 8 تای آن قاره‌ای بود. 3 بار در جام باشگاه های جهان حاضر شدیم و سه رکورد آفریقایی، قاره‌ای زدیم. امیدوارم همان موفقیت‌ها و خوشحالی‌ها را این بار در ایران تکرار کنیم.

 خوزه اضافه کرد: در سال 2001 که به مصر رفتم فقط مي دانستم اين کشور تاريخ خيلي غني دارد و فقط اهرام ثلاثه را مي‌شناختم. با اين حال در سال 8 سال حضورم در اين کشور 20 جام به دست آورده‌ام که 8 تاي آن قاره‌اي بود. 3 بار در جام باشگاه هاي جهان حاضر شديم و سه رکورد آفريقايي، قاره‌اي زديم. اميدوارم همان موفقيت‌ها و خوشحالي‌ها را اين بار در ايران تکرار کنيم.

وي در پاسخ به احتمال اضافه شدن دستيار ايراني ديگري به کادر فني پرسپوليس گفت:کادر فني ما کامل شده است و کسي دگيري اضافه نخواهد شد. فقط يک مربي دروازه بان ها که در چند سال اخير با من کار کرده است از چند روز ديگر به ايران مي آيد. تنها مربي ايراني کادر فني هم محسن عاشوري است.

سرمربي پرسپوليس در پاسخ به سوالي درباره ارتباطش با کارلوس کي روش سرمربي تيم ملي ايران گفت: من در اينجا پيرامون تيم ملي صحبت نمي کنم و فقط به سوالات راجع به پرسپوليس پاسخ خواهم داد.

وي درباره اينکه آيا قولي براي قهرماني پرسپوليس مي دهد تاکيد کرد: در مصر هيچگاه قول قهرماني ندادم و فقط به همه قول مي دهم که تمام توانم را براي اعتبارم به کار برم. در آفريقا و خاورميانه کار کرده ام و مي دانم که در پرسپوليس مسئوليت سنگيني دارم. در سال اول حضور در مصر مصر هيچ عنواني به دست نياوردم اما مديران الاهلي حوصله به خرج دادند و من را حفظ کردند که نتيجه اين حوصله را هم ديدند.

وي تصريح کرد: در پرسپوليس هم قولي براي رسيدن به قهرماني نمي دهم و فقط قول مي دهم در رده دوازدهم جدول قرار نگيريم.

ژوزه درباره تجربه اش از شهرآوردها گفت: مي دانم که در بسياري از کشورها بردن شهرآورد از قهرماني ليگ هم مهمتر است اما براي ما هدف اصلي قهرماني در ليگ است. من در پرتغال، ارمنستان و مصر چند دربي را برده ام که در در پرتغال پيروزي با نتيجه هفت بر يک تاريخي شد. اميدوارم اين سنت در ايران تکرار شود.

این علامت چیست؟

 
همه ما با این علامت به خوبی آشنا هستیم!
نشانه انگشت وسط که امروزه تبدیل به ابزاری شده تا فحاشی و تحقیر با ایما و اشاره را جایگزین معادل زبانی خود کند.
اما فلسفه وجودی این نشانه چیست؟
انگلستان و فرانسه در خلال سالهای 1337 تا 1453، جنگهای زیادی را باهم انجام دادندکه به جنگهای صد ساله موسوم است. در خلال این جنگها و در سال 1415، در جنگی معروف، به نام نبرد آگینکورت، سپاه فرانسه شکست سختی از سپاه انگلستان خورد.
اما پیش از این شکست، فرانسوی ها طرحی را برای ناکارآمد کردن سپاه انگلستان ارائه داده بودند.بخش بسیار کارآمد سپاه مقابل را تیراندازان ماهر انگلیسی و ولزی شامل می شدند. همانطور که می دانید، کمانداران، زه کمان را با استفاده از انگشت وسطشان می کشند و تیر را رها میکنند. از جانب مقامات فرانسوی، دستور رسید تا در صورت دستگیر کردن هر انگلیسی، فورا انگشت وسط او را قطع کنند
به این ترتیب آنها دیگر قادر به پرتاب تیر نخواهند بود.
از آن پس، در جنگهای مقابل، میان انگلیسیها مد شده بود که در صورتی که سربازان فرانسوی را مشاهده می کنند، انگشت وسطشان را به سمت آنها بگیرند تا با این حرکت به آنها بفهمانند که من هنوز انگشت وسط دارم و با همین انگشت یک تیر به سمت تو شلیک خواهم کرد و تو را خواهم کشت.

این علامت چیست؟

 
همه ما با این علامت به خوبی آشنا هستیم!
نشانه انگشت وسط که امروزه تبدیل به ابزاری شده تا فحاشی و تحقیر با ایما و اشاره را جایگزین معادل زبانی خود کند.
اما فلسفه وجودی این نشانه چیست؟
انگلستان و فرانسه در خلال سالهای 1337 تا 1453، جنگهای زیادی را باهم انجام دادندکه به جنگهای صد ساله موسوم است. در خلال این جنگها و در سال 1415، در جنگی معروف، به نام نبرد آگینکورت، سپاه فرانسه شکست سختی از سپاه انگلستان خورد.
اما پیش از این شکست، فرانسوی ها طرحی را برای ناکارآمد کردن سپاه انگلستان ارائه داده بودند.بخش بسیار کارآمد سپاه مقابل را تیراندازان ماهر انگلیسی و ولزی شامل می شدند. همانطور که می دانید، کمانداران، زه کمان را با استفاده از انگشت وسطشان می کشند و تیر را رها میکنند. از جانب مقامات فرانسوی، دستور رسید تا در صورت دستگیر کردن هر انگلیسی، فورا انگشت وسط او را قطع کنند
به این ترتیب آنها دیگر قادر به پرتاب تیر نخواهند بود.
از آن پس، در جنگهای مقابل، میان انگلیسیها مد شده بود که در صورتی که سربازان فرانسوی را مشاهده می کنند، انگشت وسطشان را به سمت آنها بگیرند تا با این حرکت به آنها بفهمانند که من هنوز انگشت وسط دارم و با همین انگشت یک تیر به سمت تو شلیک خواهم کرد و تو را خواهم کشت.

۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

ایرانی جو زده از قدیم تا فیس بوک

پیشینه « جوزدگی ایرانی » هر چه که باشد، قطعاً پیدایش فیس‌بوک و رواج آن در میان ایرانیان، نقطه عطفی در تاریخ آن است، هر کس که فقط یک بار گذرش به این شبکه مجازی افتاده باشد، در درستی این گزاره لحظه‌ای تردید نمی‌کند که رفتارهای ایرانی‌ها در فیس‌بوک به شکل دراماتیکی متاثر از « جو » است؛ چه آن که تنها اگر ایرانی باشید می‌توانید یک روز از خواب برخیزید و در کمال تعجب ببینید بسیاری از دوستانتان عکس‌های پروفایل خود را به تصویر گوسفند تغییر داده‌اند و این همه برای اعتراض به کشتار حیوانات در عید قربان انجام شده است. نه اشتباه نکنید! اینکه همین اعتراض‌ کنندگان همیشه، گوشت قرمز می‌خورند و همین عید قربان را در زندگی واقعی خود، به نزدیکانشان تبریک می‌گویند، به شما و هیچ کس دیگر ربطی ندارد، اینگونه چون‌ و چرا تراشی‌های منطقی و جستجوی روابط علی- معلولی در گفتمان جوزدگی هیچ جایگاهی ندارد.

واکنش‌های فیس‌بوکی ایرانیان به واقعه درگذشت بنیانگذار شرکت کامپیوتری اپل نیز، نمونه‌ تمام‌ عیار دیگری از جوزدگی مجازی ایرانی بود. در آن روزها نقل قولی به مطایبه، دهان به دهان می‌گشت که « طرف فرق آیفون در خانه‌اش را با Iphone نمی‌داند اما عکس پروفایل خود را به عکس استیو جابز تغییر داده است »، این شوخی به اعتبار شوخی بودنش، رگه‌هایی از اغراق هم با خود داشت اما کیست که نداند، اندوه مجازی ایرانی‌ها برای مرگ استیو جابز، تنها در گفتمان جوزدگی ایرانی بود که می‌توانست قابل تعریف و تفسیر باشد.

نمونه‌های جوزدگی مجازی ایرانی‌ها، به دو موردی که ذکرش رفت محدود نمی‌شود. برشمردن تک تک مصادیق این مسئله در رفتار فیس‌بوکی ایرانیان، به مثنوی هفتادمنی ختم می‌شود که نه گفتنش در توان نگارنده هست و نه شنیدنش در حوصله مخاطب. مرگ فلان نویسنده، توهین فلان خواننده، پوشش فلان بازیگر، رای دادن فلان سیاست‌مدار، خاطره گویی از فلان رخداد سیاسی وغیره، همه و همه مصادیق همین فرایند رفتاری آزاردهنده هستند.
حدیث جوزدگی ایرانی در عرصه مجازی و خصوصاً فیس‌بوک بسی بغرنج‌ تر از عرصه واقعیت است و این شاید در مسئولیت‌گریزی ذاتی که وب برای اهالی هزاره سوم به ارمغان آورده،‌ ریشه داشته باشد.

از مصادیق که بگذریم، در این خصوص نکاتی وجود دارد که شایسته تامل و تدقیق است؛ جوزدگی-چه از نوع مجازی و چه از نوع واقعی‌اش- هر چه که باشد با توسعه‌یافتگی فرهنگی و اجتماعی نسبت عکس دارد. شاید یک مقایسه سرانگشتی با کشورهای دیگر، قضاوت در این باره را آسان‌تر ‌کند. کافی است رفتار فیس‌بوکی ایرانیان در دو واقعه مرگ استیو جابز و ازدواج مارک زاکربرگ -صاحب فیس‌بوک - را بررسی کنیم و آن را با رفتار آمریکائی‌ها که در واقع هموطنان دو فرد ذکر شده هستند، مقایسه کنیم. در خصوص مورد اول نه آمریکائی‌ها که بعید است حتی خود خانواده جابز هم به اندازه ایرانیان حاضر در فیس‌بوک، برای جابز شیون و زاری کرده باشند. در خصوص مورد دوم هم که در میان تبریک‌ها و شادمانی‌های دیگران، کمپین سنجش اندازه دماغ همسر زاکربرگ و اعلام انزجار از زشتی نامبرده در فیس‌بوک ایرانی شکل گرفت و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

ظریفی از استادش نقل می‌کرد که « حماقت وقتی جمعی شود، ناپدید می‌شود.» در پارادایم جوزدگی ایرانی اما، گاهی نه تنها وجه حماقت‌بار برخی کنش‌ها نادیده انگاشته می‌شود، که در کمال ناباوری آن کار واجد ارزش‌ تلقی می‌شود، به طوری که شخصِ "به‌ جَو نپیوسته " چنان مغبون و مطرود می‌شود که انگار از مهم‌ترین قافله روشنفکری عالم جا مانده است!

در این فضا منطق به شکل بی‌رحمانه‌ای مورد تعرض قرار می‌گیرد و قضاوت‌ها به شدت کاریکاتوری و مضحک می‌شود. بیش از آنکه ماهیت و معنای ذاتی کنش‌ها مهم باشد،‌ وجه نمایشی آنها اهمیت می‌یابد و بدین ترتیب دیوار واقع‌ گرایی روز به‌ روز کوتاه و کوتاه‌ تر می‌شود.

کمرنگ شدن حس مسئولیت‌پذیری یا به تعبیر بهتر تقویت روحیه مسئولیت‌گریزی از دیگر پیامدهای محتوم جوزدگی است. این پدیده، فضایی را فراهم می‌کند که در آن  هر کسی با انتساب عواقب کار خود به دیگران،‌ از پذیرفتن مسئولیت می‌گریزد و این در دراز مدت مناسبات انسانی جامعه را غیرمسئولانه می‌کند. فراتر از این مسئله، امواج هیجانی، همیشه موج‌سواران خاص خود را هم تربیت می‌کند، در جامعه‌ای این چنین مستعد برای جوزدگی، خیلی‌ها –از رسانه‌داران و سیاسیون گرفته تا کارتل‌های بزرگ اقتصادی - برای استفاده از این پتانسیل اغوا می‌شوند. اینگونه است که در بزنگاه‌های مهم، افکار عمومی به ساده‌ترین شکل ممکن منحرف می‌شود و در این میان بیش از کسی که آدرس غلط می‌دهد، جامعه‌ای که مقصد دریافت آدرس غلط است اهمیت دارد. آسیب‌های ناشی از جوزدگی را می‌توان بیش از این نیز به شمارش و بررسی نشست اما چه چیزی مهم‌تر از این که جوزدگی دقیقاً در تقابل با مفهوم « گفت‌ وگو » قرار می‌گیرد و چه چیز غم‌انگیزتر از این که در جامعه‌ای اینچنین امکان گفت‌ وگو سلب و عرصه بر گفت‌ وگو گران تنگ شود. فضای هیجانی از آنجا كه ضداستدلال است، با گفت‌وگو نسبتی نمی‌تواند داشته باشد و این نکته‌ای است برای اهل نظر؛ خصوصاً آن دسته كه می‌خواهند بفهمند چرا این روزها جامعه ایرانی بیش از همیشه از گفت‌وگو رویگردان است.

۱۳۹۱ تیر ۱۳, سه‌شنبه

سایت شبکه خبر به زحمت باز می شود احتمال از دسترس خارج شدن این سایت

سایت شبکه خبر به نشانی www.irinn.ir پس از ایجاد  نظرسنجی جنجالی درباره برنامه هسته ایی و تحریم  از لحظاتی پیش بسیار کند شده است و این احتمال میرود برای دقایقی از دسترس خارج شده باشد.....

به خاطر تویی که میشینی میگی میخواستن نرن , رفتن

بخاطر من و شما رفتن آره به خاطر من و توبه خاطر تویی که میشینی میگی میخواستن نرن ،ناموس پرست ، غیرتی بودن و ازه های معرفت انسانیت و عشق رو شرمنده کردن . هر عقیده و دین و ایمونی داشته باشیم این مادرا رو یادمون نره هااااااا بچه هاشون بخاطر من و شما رفتن تو جوونی شهید شدن ....به سلا متیشون که بعد از 25 سال هنوزم که هنوزه زار میزنن سر قبر بچشون :(((

سکس رو عشقه!

در تحقیقی در یکی از دانشگاهها خواسته شده بود از دخترها و پسرها (بطور جداگانه) چیزی بنویسند که درآن هم از کلمه عشق و هم سکس استفاده شده باشد.
دخترها نوشته بودند:
" هنگامی که دو انسان بالغ و آگاه، با شور و علاقه وصف ناشدنی و به صورتی کاملا عميق و برای رسیدن به تعالی و تکامل، گام در جاده ی عشق می نهند ، طبيعی است که احترام بسياری برای هم قائل باشند و بنابراين به طرز کاملا روحانی و معنوی برای جامعه قابل قبول خواهد بود که آن ها در قبال اين تعهد آسمانی که نسبت به هم پيدا کرده اند، در قالب يک عمل فيزيکی، با هم سکس داشته باشند."
و
.
.
.
.
.
و پسرها نوشته بودند:" سکس رو عشقه ."